ترنمترنم، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

تـرنــــــم کوچولـــــو

کپل من

الهی مامان فدات بشم وقتی اینارو میبینم بعد به اون وقتایی که تازه به دنیا اومده بودی فکر میکنم میبینم چقد اون موقع ها ضعیف بودی ماشاالله الان خیلی خوب جون گرفتی اینجا شبی که خاله فائزه اومده بود تا ببینتت دلش واست تنگ شده بود اما وقتی رسید شما خواب بودی بنده خدا تا وقتیم که بودن شما بیدار نشدی اینجا تو این عکس کپل ترین وقتی بود که شده بودی هنوزم تپلی هستی اما نه به قد اینجا دلم میخواد درسته بخولمت اخه جیگرم شما چقد نازی مامانی   ...
1 ارديبهشت 1392

اولین مسافرت

دخملی مامان قیافشو نگاه اوه اوه اوه فدات شم که اصلا حوصله عکس گرفتن نداشتی هر چند ما خودمونم دست کمی از شما نداشتیم همه مون خسته بودیم اینجا واسه اولین بار دختره مامان داره میره مشهد  اینجا هم تو راه مشهدیم اونم مامانی وخاله فائزه و  خاله زهراست   ...
1 ارديبهشت 1392

سالگرد ازدواج خاله جونم

عسلکم اینجا جشن سالگرد ازدواج خاله فائزه و عمو صادق شما هم تو بغل خاله جونی اینجا دل دردات هنوز خوب نشده بود مامانی ...یکم بد اخلاقی میکردی فدات بشم مامان که همش دخترم گریه میکرد از درد ...
1 ارديبهشت 1392

دخملی مامان

ترنمم ، شما وقتی که بدنیا اومدی خیلی کوچولو بودی ، وزنت 3 کیلو و 400 گرم بود ، قدتم 49 سانتیمتر عزیزم...مامان به صورت سزارین شما رو به دنیا اوردم تو بیمارستان ایت الله طالقانی چالوس   روزی که به دنیای ما قدم گذاشتی بهترین روز زندگی منو بابای بود فرشته ی نازم در کنارت بودن انرژی خوبی بهم میده انقد که سختیهاو بی خوابیا رو سخت یه خاطر میارم از خدا جون ممنونم که شما فرشته ی مهربونو به ما هدیه داده اینجا 7 روز از بدنیا اومدنت میگذره زندگی مامانی ...
1 ارديبهشت 1392