عروسی نسیم جون
عزیز دل مامانی 4 شنبه جشن عروسی دختر خاله ی مامان بود جشن و شب گرفته بودن تو باغ خیلی خوش گذشت هم به من و هم به شما تا ارکست شروع میکرد به زدن چنان خودتو اینور اونور میکردی که خودمم تعجب کرده بودم همش فکر میکردم تو شلوغی کلافه شی یا بخوای مامان و اذیت کنی اما اصلا اینجوری نبود بر عکس خیلی هم دخمل خوبی بودی اینم یه سری عکس از شب جشنعروسینسیم جون
اون منم که تو بقل خاله جون فائزه هستم اونم محبوبه جون دختر خاله ی مامانم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی