برگشت از مشهد
عزیزم اینجا تو راه برگشت از مشهد بودیم
این مسافرت خیلی خوش گذشت بهمون هم یه ما هم به شما،بعد یه مدت واقعا هممون به یه تنوع و مسافرت نیاز داشتیم دست مامان جون زینب و بابی امیرم درد نکنه که ترتیب این سفر و دادن تا ما هم همراهشون باشیم وقتی که رسیدیم مشهد خیلی شلوغ بود بابا حمیدو بابای من ماشینارو تو یه پارکینگ پارک کردن و بعد رفتن سری دنبال یه هتل خدارو شکر زود گیر اوردن یه جای خوبی بود بعد رفتیم و بعد یکم استراحت و دوش گرفتن و شام خوردن چون دیر وقت بود هممون استراحت کردیم تا صبح رفتیم همهگی حرم خیلی قشنگ بود مثل همیشه هم شلوغ مامان شمارو بردم داخل حرم تا زیارت کنیم دو تایی دخترم مشهدی شد
اما انقد که شلوغ بود جلو نبردمت اما کاملا تعجب کرده بودی چون دائم دورو برو نگاه میکردی قربونت بشم
کلا مسافرت خوبی بود ان شالله دوباره جور شه بریم
اینجا هم پارک فاروج موندیم واسه صبحانه عسلکم از اونجایی که شما گرمایی هستید موهات چرب شده وقتی که رسیدیم مامان بردمت حموم خوشگلم