دختر من
قربون قد و بالات بشم دختر خوشگلم...
خونه مامان جون زینبیم بودیم عصری حوصلمون سر رفت بابا گفت بریم بیرون یه دور بزنیم ما م حاظر شدیم که بریم البته خاله جونینا هم بودن خیلی خوب بود رفتیم یکم فروشگاه ها دور زدیم منم یکم خرید واسه شما کردم عشق من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی