این روز ها
سلام دختری مامان این روز ها یکم سرم شلوغ و کم وقت میکنم تا واست بنویسم مثل همیشه کارات شیرین شده از شیطونیاتم چی بگم وروجک شدی حسابی خوشگل مامانی یاد گرفتی چشمک بزنی تا میگم ترنم چشمک بزن اون چشمهای خوشگلتو باز و بسته میکنی...اخ مامان فدات بشه زندگی من.وقتی شما 3 ماهه بودی بابا واست از این کارت های صد افرین خریده بود یه چند وقتی که شروع کردمبا شما کار کردن اجزا بدن و کامل یاد گرفتی الانم رسیدیم به رنگ دوتا از رنگ ها هم یاد گرفتی قرمز و آبی امروز نهار مامان جون زینبینا اومده بودن پیشمون تا غروب موندن اما چون خاله جون زهرا امتحان داشت رفتن واسه شب هم خاله جون فائزه و عمو صادق و خاله صبریه و عمو موسی اومدن ...
نویسنده :
مامان فاطمه
11:52